من چقدر بدبختم ...
من چقدر بدبختم ...

 

يه روز تصمیم گرفتم بخاطر مشكلاتم خودم رو از بالای ساختمان پرت کنم پایین ...
...........
..........
.........
........
.......
......
.....
....
...
..
.
طبقه دهم زوجی رو دیدم که به شدت با هم مشجاره می کردن...
 
 
 
طبقه نهم پیتر رو دیدم که مثل همیشه تنها بود و گریه می کرد
 
 
 
طبقه هشتم زنی رو دیدم که نامزدش با بهترین دوستش هم خواب شده بود
 
 
 
طبقه هفتم دختری رو  دیدم که قرص های ضد افسردگی روزانه اش رو می خورد
http://marshal-modern.ir/Archive/12220.aspx 
 
 
 
طبقه ششم شخص بیکاری رو دیدیم که هفت تا روزنامه خریده بود و نا امیدانه دنبال کار می گشت
http://marshal-modern.ir/Archive/12219.aspx 
 
 
 
طبقه پنجم آقای وانگ رو دیدم که داشت لباش خانمومش رو می پوشید ؟؟
 
 
 
طبقه چهارم دوتا دوست صميمي رو دیدم که سر شك كردن بهم داشتن دوا می کردن
 
 
 
 
طبقه سوم مرد پیری رو دیدم که امیدوارانه منتظر بود تا کسی زنگ خونه اش رو بزنه و به دیدنش بیاد
http://marshal-modern.ir/Archive/12226.aspx 
 
 
 
طبقه دوم لیلی همچنان غصه شوهر گم شده اش رو که از یک سال و نیم پیش ناپدید شده بود را می خورد  
 
 
 
قبل از اینکه خودم رو از ساختمان پرتاب کنم فکر می کردم من بد بخت ترین فرد دنیا هستم
 
 
بعد از اینکه تمام اینها رو دیدم به این موضوع فکر کردم که من اونقدر ها هم بد بخت نبودم
 
ولي ديگه خيلي دير شده ...  
 
 
همه اون آدم هایی که دیدیم الان دارند به من نگاه می کنند
 
 
و حتما پیش خودشون فکر می کنند که اونقدر ها هم بدبخت نیستنند

http://marshal-modern.ir/Archive/12218.aspx

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, ] [ 17:25 ] [ zahra ] [ ]

لینک باکس